شناخت توسعة فرهنگي از نگاه امام علي (ع) در نهج البلاغه

صفحه نخست

ايميل ما

آرشیو مطالب

لينك آر اس اس

عناوین مطالب وبلاگ

پروفایل مدیر وبلاگ

طراح قالب

:: صفحه نخست
::
ايميل ما
::
آرشیو مطالب
::
پروفایل مدیر وبلاگ
::
لينك آر اس اس
::
عناوین مطالب وبلاگ
::
طراح قالب

::مقالات
::حجاب و عفاف در آثارشعرا و نویسندگان
::جايگاه مناظره و مباحثة ارزش‏مند در نهضت آزادانديشي
::مسألة شرّ در نگاه فلسفي امام سجّاد ( ع )
::پیامبر ( ص ) و عدالت اجتماعی
::پیامدهای تأسیس دانشگاه آزاد اسلامی در امور آموزشی زنان
::سیره عملی پیامبر (ص) در اخوّت اسلامی
::ادبیّات میراث دار ارزش های اخلاقی و اجتماعی
::گلایه ها و شِکوه های ملّا محمّد تقی ناهیدی
::نقش رهنمودهای امام خمینی (ره) در پیوند عاشورا و قیام 15 خرداد
::انسان در منابع اصيل اسلامي ( قرآن و حديث )
::داستان شراره های گل
::ابوتراب جلی
::اسراف و تبذیر از منظر امام علی (ع)
::اصطلاحات قرآنی در ارتباط با الگوی مصرف
::اصلاح الگوی مصرف در بیان شاعران
::اقتصاد سالم از دیدگاه قران و ائمه اطهار
::الگوهاي رفتاري و اخلاقي از ديدگاه قرآن و پيامبر (ص)1
::امام علی(ع)، دشمن شناسی و دشمن ستیزی
::امنیت پایدار و آرامش روانی جامعه در قرآن
::اندیشه شیعی و جهانی شدن حکومت اسلامی
::تسبیح موجودات در نهج البلاغه
::اندیشه های اجتماعی و انسانی در شعر هوشنگ ابتهاج و قیصر امین پور
::جایگاه رستاخیز در اشعار شاعران ایران
::تأثیر قرآن و احادیث در دیوان شهریار
::عرفان سعدی در بوستان
::بحر طویلی در ترغیب و ترویج فرهنگ وقف در بین اقشار جامعه
::خرافه شويي در آثار استاد مطهّری
::معناشناسی «فتنه» در قرآن
::ديدگاه قرآن به نقش زن در جامعه و تاريخ
::تأثير قرآن در سلوک فردی و اجتماعی
::تأثير قرآن بر شعر تعليم
::جایگاه پیامبر اعظم (ص) در ادبیّات معاصر فارسی
::سیره ی حکومتی و سیاسی پيامبر اعظم (ص)
::اندرزهای حکیمانه ی رودکی
::اقدامات امیرکبیر در صنعتی کردن ایران و مبارزه با استعمار اقتصادی
::الگوبرداری نسل جوان از قرآن و سیرۀ معصومین
::داستان کوتاه و روی کرد نویسندگان زن شهرستان دزفول به آن
::نقش و موقعیّت زن در سیرة نظری و عملی پیامبر اعظم ( ص )
::نقش شاعران و نویسندگان در معرّفی و تعمیق منازعه ی مشروطه و مشروعه
::انفاق و روزی حلال در قرآن و احادیث
::تبیین توان مندیها، فرصت ها و تهدیدات آموزش عالی در توسعه ی فرهنگی ـ اجتماعی ایران و کشورهای منطقه
::ائمّۀ اطهار تجلّی بهترین الگوی مصرف
::حمایت های حاج ملّاعلی کنی از فقرا و ایتام
::شیوه های عملی امر به معروف و نهی از منکر در رفتار ائمّه و استفاده از آنها در سالم سازی فضای فرهنگی، رشد آگاهی ها و فضایل اخلاقی
::عوامل همگرا و واگرا در اتّحاد ملّی و انسجام اسلامی
::خشونت خانوادگي، زمينه، عوامل و راهكارها
::معيارهاي تميز حق و باطل در قرآن كريم
::تربيت اجتماعي در سيرة معصومين ( ع )
::زنان نامدار شیعة عصر رضوی ( ع )
::نقش پیامبر ( ص ) در پیدایش نهضت آزاد اندیشی
::مدنیّت و مفهوم آن از دیدگاه پیامبر اسلام ( ص )
::جانبازان شیمیایی
::چشم انداز زن ایرانی و پژوهش در قرن بیست و یکم
::سیره ی فرهنگی و اجتماعی امام رضا (ع)
::عشق و محبّت از ديدگاه عرفای معاصر
::نامه ای به امام رضا (ع)
::نوآوری قرآن کریم در موضوع عصمت پیامبران و مقایسه ی آن با تورات
::بررسی جریان داستان کوتاه پس از انقلاب
::علی بن مهزیار اهوازی و ارتباط او با امامان هم عصرش
::شب عاشورا
::آزادگی و ساده زیستی در زندگی شهید مدرّس
::حقوق اجتماعی زنان از منظر قرآن
::تشويق به انديشمندي و تبيين آزادي بيان در چهار چوب قانون
::جايگاه مناظره و مباحثة ارزشمند در نهضت آزادانديشي
::انتظار و نشانه هاي ظهور
::جهاني شدن و ظهور
::ورزش از دیدگاه قرآن و احادیث و جایگاه فعلی آن در
::جایگاه زن در سیره و کلام پیامبر اعظم ( ص )
::رسالت استاد مطهّري در جنبش عدالت خواهي
::وضعیّت اجتماعی زن ایرانی از قرن 19 تا امروز و وظیفه ی او در جامعه ی معاصر ایران
::مستندات قرآنی و روایی انسجام اسلامی و برائت از مشرکین
::نقش زبان و ادبيات فارسي در اتّحاد ملّي و انسجام اسلامي
::وحدت اسلامی از دیدگاه قرآن و ﺷﺄن نزول و نقش آیات در انسجام اسلامی
::زبان فارسی و وحدت ملّی و انسجام اسلامی
::زبان و ادب فارسي، سند هويّت ملّي
::بررسي حقوق زنان در اسلام و كشورهاي صنعت
::سوره ی بقره در نثر عرفانی ایران
::سیره و سلوک امام علی (ع) در برخورد با مخالفان
::شیوه های عملی امر به معروف و نهی از منکر در رفتار ائمّه
::قرآن و عترت (ع) و فمینیسم
::نماز در آثار نثر عرفانی ایران
::گزیده ی چند داستان کوتاه، خاطره، نمایش نامه و فیلم نامه از دفاع مقدّ
::عشق و انديشه ي امين پور در « بي بال پريدن »
::جایگاه رستاخیز در اشعار شاعران ایران
::مباني فقهي ـ حقوقي مرتبط با مسايل اقتصادي، اشتغال و استقلال مالي زنان
::سوره ی بقره در نثر عرفانی ایران
::نقش اخلاق اسلامی در تعاملات اجتماع
::وحدت امّت اسلامی از نظر امام سجّاد (ع) و ارتباط آن با دیدگاه محقّقان دین در عصر حاض
::فرهنگ ايراني
::اندیشه های میرزای نائینی در کتاب تنبیه الامّه و تنزیه الملّه
::تجلّی قرآن در آینه ی اشعار استاد بهزاد
::شیوه های الگوبرداری نسل جوان از سیره علمی و عملی عالمان دین
::معيارهاي تميز حق و باطل در قرآن كريم
::مصادیق نوآوری و شکوفایی از منظر قرآن کریم
::نقش زن در تحکیم خانواده با تکیه به رفتار حضرت فاطمه (س) در زندگی خانوادگی و نمونه ای از اشعار فارس
::نوآوری در راهکارهای تبلیغی مباحث مهدویّت در جامعه و جهان معاصر
::شناخت توسعة فرهنگي از نگاه امام علي (ع) در نهج البلاغ
::امام حسين (ع) احياگر سياست پيامبر (ص
::مفاهيم اجتماعي در شعر معاصر و كهن
::قیام عاشورا، امر به معروف و نهی از منکر
::نماز و نیایش
::نقش نماز در ارتقاء ساختار اخلاقی انسان ها
::جایگاه قرآن کریم و آموزه های اهل بیت (ع) در تفکّر جهادی
::بررسی علل شیوع ضدّ ارزش ها از دیدگاه امام علی (ع) در نهج البلاغه
::قرآن و بهداشت تن و روان
::نماز از نظر قرآن، پیامبر (ص) و ائمّه اطهار (ع)
::مضامین قرآن در دیوان صباحی بیدگلی
::قیام عاشورا، امر به معروف و نهی از منکر
::نقش نماز در ارتقاء ساختار اخلاقی انسان ها
::دیدگاه حضرت علی (ع) در تفسیر قرآن
::بازتاب مسایل اجتماعی در اشعار شاعر معاصر ابوتراب جل
::حضرت فاطمه (س) و حضرت زينب (س) بهترین الگوی زنان جهان
::کرامت و عزّت انسانی، سعادت و کمال در نهج البلاغه
::جایگاه قرآن کریم و آموزه های اهل بیت (ع) در تفکّر جهاد
::نقش تعلیم و تربیتی شادی در انسان از دیدگاه قرآ
::رباعی
::سیمای پیامبر ( ص ) در کلّیّات سعدی شیرازی
::پيشگامان و مناديان وحدت در جهان اسلام ، سيّد جمال‌الدّين اسدآبادي
::نهضت پاسخ گويي از ديدگاه قرآن
::همسر آزاري و خشونت خانواده
::« عدالت و ارزش‏هاي انساني در عصر جهاني شدن »
::مهدويّت در قرآن ، احاديث و ادعيّه
::کارکرد معارف قرآنی در امثال و حکم ایرانی
::« انسجام اسلامي وعدم پذيرش سلطة بيگانگان »« انسجام اسلامي وعدم پذيرش سلطة بيگانگان »
::زن ، حقوق و جايگاه اجتماعي آن در اسلام
::ویژگی های بارز شهید ثالث
::رسالت استاد مطهّري در جنبش عدالت خواهي
::قرآن، سیره نبوی، ائمّه اطهار و بزرگان دین در حمایت، ترویج و ترغیب
::قرآن، سیره نبوی، ائمّه اطهار و بزرگان دین در حمایت، ترویج و ترغیب
::بررسی و نقد ترجمه های منظوم قرآن به فارسی
::کتاب ها


تمام لينکها تماس با ما


نويسندگان :
:: زهرا خلفی

آمار بازديد :

:: تعداد بازديدها:
:: کاربر: Admin

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 117
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 122
بازدید ماه : 1482
بازدید کل : 110821
تعداد مطالب : 133
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1







پيام مديريت وبلاگ : با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، به وبلاگ من زهرا خلفی خوش آمديد .لطفا جهت ترویج هرچه بهتر دین مبین اسلام و آشنایی جوانان عزیز میهن اسلامی با قرآن و اهل بیت و همچنین کتاب و مقالات چاپ شده این وبلاگ را به دوستان خود معرفی کنید.همچنین برای هرچه بهتر شدن مطالب اين وبلاگ ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد .


شناخت توسعة فرهنگي از نگاه امام علي (ع) در نهج البلاغه

باسمه تعالي

شناخت توسعة فرهنگي از نگاه امام علي (ع) در نهج البلاغه

مقدّمه :

خورة خودباختگي و خضوع در برابر فرهنگ بيگانه، مغز و انديشه مردم و جامعه اسلامي را خورده، سبب هلاكت فرهنگ خودباوري و شيفتگي در خدمت گزاري از فرهنگ غربي مي گردد. تا هنگامي كه مسايل فرهنگي و اعتقادي در اعماق وجود مسلمانان ريشه ندواند و مَلكة ذهن و فكر آنان نشود، هرگز نمي توان به توسعه و گسترش فرهنگ اسلامي در يك كشور مسلمان تكيه نمود. فرهنگ غني اسلامي اگر در رگ هاي پيكر جامعه ساري و جاري گردد و امواج آن در انديشة مسلمانان به تكاپو و خيزش درآمده و به پا خيزد، مي توان به قلّه ي خودباوري و شايسته شناسي خويش صعود كرد و درهاي فتح و پيروزي را بر خود گشود. براي نيل به اين خواسته به نهج البلاغه
علي (ع) روي مي آوريم و شناخت توسعة فرهنگي را از نگاه آن امام همام مورد بررسي قرار مي دهيم. امامي كه با سردمداران خودباخته به مبارزه پرداخت و در برابر هجوم سيل آساي آنان با سدّ استوار سخن و انديشه و هدايت ايستادگي نمود و همانند شير ژيان، اژدهاي خودباختگي را نابود و اين شير خدا، شير پشمين فرهنگ هاي منحط را منهدم ساخت. علي (ع) با افرادي در زمان خود به مبارزه پرداخت كه همچون سيّدحسن تقي زاده ها ـ مفتون فرهنگ استعمار انگليس ـ،  شيخ ابراهيم زنجاني ها و سيّداسدالله خرقاني ها در عصر مشروطيت مي كوشيدند مسايل فرهنگي و اعتقادي مسلمانان را به بازيچه گرفته، عامل بدبختي جامعه مسلمانان را افكار واپس گرايانه و عقب افتاده و متحجّرانه دانسته، درخت اسلام را ريشه كن كرده، افكار اسلامي را به باد تمسخر و ريشخند بگيرند.

هدف از اين تحقيق بررسي انديشه حضرت علي (ع) در توسعه فرهنگ اسلامي است كه با استفاده از كتاب گران قدر نهج البلاغه به بيان مسايلي در اين مورد اشاره مي كنيم. هرچند كه اين درياي سترگ را هيچ سبّاح ماهري آن گونه كه بايد نپيموده و هيچ سفينة سريع السّيري به ساحل آن نرسيده است.

با سير در آسمان نهج البلاغه قَبَساتي از انوار درخشان خورشيد روح بخش كلام حضرت علي (ع) را به چنگ آورده، از آن بهره مند مي شويم :

 

اعتراض به معاويه و اطرافيانش در جاي گزين كردن فرهنگ خاصّ خود به جاي فرهنگ اسلامي :

علي (ع) در پاسخ معاويه در نامة شمارة 64 ، معاويه را به خروج از دين سرزنش مي كند. معاويه اي كه از فرهنگ خاصّ خود و خويشاوندانش پيروي مي كند و روش ناشايسته ي آنان را دنبال مي كند. خويشاونداني كه در انكار حضرت محمّد (ص) و مبارزه با او عَلَم عداوت برافراشتند و سرانجام پاداش شقاوتهاي خود را چشيدند.

حضرت علي (ع) به معاويه مي نويسد :

امّا بعد! ما و شما همان طوري كه يادآوري نموده اي گرد هم جمع؛ و با هم انس داشتيم، ولي در گذشته از هم جدا شديم، زيرا ما ايمان آورديم و شما به كفر خود باقي مانديد، امروز هم ما به راه راست مي رويم و شما پيرامون فتنه هستيد. آنها كه از گروه شما اسلام را پذيرا شدند از روي ميل نبود؛ بلكه در حالي بود كه همه بزرگان عرب در برابر رسول خدا (ص) تسليم شدند و در حزب او درآمدند.

نوشته بودي كه من، «طلحه» و «زبير» را كشته و «عايشه» را تبعيد كرده ام؛ و در «كوفه» و «بصره» ‌اقامت گزيده ام! اين مربوط به تو نيست و لزومي ندارد عذر آن را از تو بخواهم (اين تنها مربوط به امّت اسلامي و من است كه امير مؤمنانم).

تو يادآور شده بودي كه با گروهي از «مهاجران» و «انصار» به مقابله با من خواهي شتافت (كدام مهاجر و كدام انصار؟) هجرت از آن روزي كه برادرت (يزيدبن ابوسفيان؛ روز فتح مكّه) اسير شد، پايان يافت. با اين حال اگر در اين ملاقات شتاب داري؛ دست نگه دار؛ زيرا اگر من به ديدار تو آيم سزاوارتر است. چرا كه خداوند مرا به سوي تو فرستاده كه از تو انتقام بگيرم! و اگر تو با من ديدار كني چنان است كه شاعر «بني اسد» گفته :

«به استقبال تندباد تابستاني مي شتابند كه آنها را با سنگريزه ها و در ميان غبار و تخته سنگ ها در هم
مي كوبد».

نزد من همان شمشيري است كه بر پيكر جد و دايي و برادرت (در ميدان احد)‌كوبيدم!

به خدا سوگند من مي دانم تو مردي بي خرد و پوشيده دل هستي و سزاوار است درباره تو گفته شود :‌ به نردباني بالا رفته اي كه تو را به پرتگاه خطرناكي كشانده كه به زيان تو است نه به سود تو، زيرا به كسي مي ماني كه غيرگمشدة خود را مي جويد و گوسفندان ديگري را مي چرخاند. مقامي را مي طلبي كه نه سزاوار آن هستي و نه در كانون ‌آن قرار داري، چه قدر بين كردار و گفتارت فاصله است؟! و چه قدر با عموها و دايي هاي بت پرستت شباهت داري؟! همانها كه شقاوت و تمناي باطل وادارشان ساخت كه محمّد (ص) را انكار كنند؛ و همان گونه كه مي داني با او ستيزه كردند تا به خاك و خون غلطيدند و نه توانستند از خود دفاع كنند و نه از زخم شمشيرها كه ميدان نبرد از آن خالي نيست و سستي با آن نمي سازد، خود را حفظ نمايند.

تو درباره قاتلان «عثمان» زياد حرف زدي، بيا نخست همچون ساير مسلمانان با من بيعت كن، سپس دربارة آنها طرح شكايت نما تا من طبق حكم خداوند ميان تو و آنها داوري كنم امّا آنچه را تو مي خواهي؛ مانند فريب دادن طفل است، كه بخواهند وي را از شير بگيرند، و سلام به آنها كه لياقت دارند!

فرهنگ و قوانين الهي يكي است و جاي گزين كردن هر فرهنگي ديگر نشان گر انحطاط است.1

علي (ع) در خطبة 120 پس از بيان مدح و منقبت خود و ائمّة اطهار (ع) و دستور به اطاعت و پيروي مردم از آنان و ترغيب به عمل صالح و يادآوري سختي عذاب روز رستاخيز، انسانها را به پيروي از احكام الهي و فرهنگ اسلامي فرا مي خواند و كساني را كه از زير بار اين اوامر شانه خالي كنند گمراه و منحرف مي خواند و مي فرمايد : «به خدا سوگند تبليغ رسالت ها، وفاي به پيمان ها، و تفسير كلمات (خداوند) به من آموخته شده، درهاي دانش و روشنايي امور، نزد ما اهل بيت است. آگاه باشيد قوانين دين يكي است؛ و راه هاي آن سهل و مستقيم و نزديك است كسي كه از آن راه برود به قافله حق ملحق مي شود و به غنيمت مي رسد و هر كس از آن باز ايستد گمراه و پشيمان مي گردد. براي آن روز كه ذخيره ها را پس انداز مي كنند و اسرار فاش مي گردد؛ عمل كنيد! كسي كه از فكر و عقل خويش بهره نگيرد در پند گرفتن از ديگران عاجزتر خواهد بود. از آتشي بپرهيزيد كه حرارتش شديد، ژرفاي آن زياد و زيور آن غل و زنجير آهنين است!...

آگاه باشيد ذكر خيري كه خداوند پس از انسان براي او در ميان مردم قرار دهد، بهتر است از مالي كه به عنوان ارث براي كسي بگذارد كه سپاسش نكند.2

 

مقايسه فرهنگ عالِمان هدايت گر با فرهنگ عالِمان فريب كار :

حضرت علي (ع) در خطبة 87 ابتدا از محبوب ترين افراد نزد خدا سخن مي گويد. افرداي كه چراغ هدايت در قلبشان روشن است و با آن از تاريكي ها رهايي يافته و به راه راست قدم نهادند. آنان كساني هستند كه كليد درهاي هدايت و رستگاري و قفل درهاي هلاكت انسانها هستند. در گسترش فرهنگ اسلامي جلودار و پيشواي مردمند. پس از معرّفي اين افراد،‌ حضرت علي (ع) از عالِم نماياني سخن مي گويد كه دام هاي فريب براي مردم مي گسترند و آنان را از فرهنگ اسلامي دور مي سازند و در پايان از پيامبر (ص) و عترتش كه با گفتار و كردار خود در گسترش اخلاق معروف و شايسته مي كوشند سخن به ميان آورده است. پايان اين خطبه در مورد بني اميّه و سُلطه آنان بر مردم است كه دنياپرستان ظاهربين گمان مي كنند دنيا به كام اين افراد مي چرخد در صورتي كه به زودي دست ظلم آنان كوتاه گشته، دولتشان منقرض مي گردد. حضرت در اين خطبه مي فرمايد :

اي بندگان خدا محبوب ترين بندگان نزد خداوند كسي است كه او را در راه پيروزي بر هوس هاي سركش نفس ياري كرده، آن كس كه جامة زيرينش اندوه (در برابر مسئوليّت ها) و جامه روئيش ترس از (خدا) است.

چراغ هدايت در قلبش روشن شده؛ و وسايل لازم براي روزي كه در پيش دارد فراهم ساخته، دورها را براي خود نزديك، و شدائد را بر خود آسان نموده است.

به اين جهان نگاه كرده حقايق آن را با ديده بصيرت ديده، به ياد خدا افتاده و اعمال نيك فراوان به جا آورده، از سرچشمه گوارا خود را سيراب نموده، سرچشمه اي كه به آساني در اختيارش قرار گرفته از آن نوشيده است، از راه هموار و مستقيم قدم برداشته، جامة شهوات از تن بيرون كرده و به جز يك غم از تمام غم ها خود را بركنار داشته است، از صف كوران و مشاركت هواپرستان خارج شده؛ و كليد درهاي هدايت، و قفل درهاي ضلالت و پستي گرديده است راه هدايت را با بصيرت ديده و در آن گام گذاشته، نشانه ها و علامت هاي اين راه را خوب شناخته است و از  امواج متلاطم درياي (شهوات) گذشته است، در ميان دستگيره هاي محكم هدايت به محكم ترين آنها چنگ زده، و از ميان طناب ها به قوي ترين آنها متمسّك شده، ايمان او به خدا همانند نور آفتاب است، در برابر خداوند آن چنان است كه هر فرمان از ناحيه او صادر شود انجام مي دهد، و هر فرعي را به اصلش بازمي گرداند، او چراغ تاريكي ها است. و روشني بخش نابينايان، و كليد حلّ مبهمات، دورسازنده مشكلات،‌ و راهنماي گمشدگان بيابان هاي زندگي است.

سخن مي گويد و خوب مي فهماند، و يا سكوت مي كند و به سلامت مي رهد، براي خدا اعمال خويش را خالص كرده آن چنان كه خداوند خلوص او را پذيرفته است، او از گنجينه هاي آئين خدا است، و از اركان زمين او.

خود را ملزم به عدالت نموده، و نخستين مرحله عدالتش اين است كه خواسته هاي دل را بيرون رانده، حق
مي گويد و به حق عمل مي كند، هيچ كار خيري نيست جز آن كه براي انجامش به پا خاسته و در هيچ جا گمان نيكي نبرده جز اينكه به سوي آن به راه افتاده.

زمام خود را به دست قرآن سپرده و قرآن رهبر و پيشواي او است، هر جا قرآن فرود آيد او بار خويش را در همان جا افكند، و هر جا منزل نمايد او آنجا را منزلگاه خويش سازد.

عالم نمايان!

و ديگري (خويش) را عالم خوانده در صورتي كه عالم نيست، يك سلسله ناداني ها را از جمعي نادان فرا گرفته و مطالبي گمراه كننده از گمراهاني آموخته، دام هايي از طناب هاي غرور و گفته هاي دروغين بر سر راه مردم افكنده، قرآن را بر اميال و خواسته هاي خود تطبيق مي دهد، و حق را به هوس ها و خواهش هاي دلش تفسير
مي كند، مردم را از گناهان بزرگ ايمني مي بخشد، و جرائم بزرگ را در نظرها سبك جلوه مي دهد. مي گويد از ارتكاب شبهات اجتناب مي ورزم امّا در آنها غوطه ور است، مي گويد : از بدعتها كناره گرفته ام ولي در آنها غلت
مي زند! چهرة او چهرة انسان است و قلبش قلب حيوان! راه هدايت را نمي شناسد كه از آن طريق برود، و به طريق خطا پي نبرده تا آن را مسدود سازد، پس او مرده اي است در ميان زندگان!

 

عترت پيامبر

كجا مي رويد؟! و رو به كدام طرف مي كنيد؟ پرچم هاي حق برپا است! و نشانه هاي آن آشكار است با اين كه چراغ هاي هدايت نصب گرديده است، باز گمراهانه به كجا مي رويد؟ چرا سرگردان هستيد؟

در حالي كه عترت پيامبرتان در ميان شما است، آنها زمام هاي حقّند و پرچم هاي دين، و زبان هاي صدق، آنها را در بهترين جايي كه قرآن را در آن حفظ مي كنيد؛ جاي دهيد (در دلها و قلوب پاك) و همچون تشنگاني براي سيراب شدن به سرچشمه زلال آنان هجوم آوريد.

اي مردم اين حقيقت را از خاتم انبياء (ص) بياموزيد كه :

هر كس از ما مي ميرد در حقيقت نمرده است و چيزي از ما كهنه نمي شود.

پس آنچه نمي دانيد مگوئيد كه بسياري از حقايق در اموري است كه انكار مي كنيد، و از كسي كه دليل بر ضدّ او نداريد عذرخواهي كنيد، و من هم او هستم، مگر من در بين شما به «ثقل اكبر» (قرآن) عمل نكردم؟ و «ثقل اصغر» (عترت پيغمبر) را در بين شما باقي نگذاردم؟ مگر پرچم ايمان را در بين شما نصب نكردم؟ و از حدود حلال و حرام آگاهتان نساختم؟

مگر نه اين است كه جامه عافيت را با «عدل» خود بر تن شما پوشيدم؟ و نيكي ها را با اعمال و گفتار خود براي شما گستردم، و ملكات اخلاق انساني را به شما نشان دادم؟ پس وهم و گمان خود را در آنجا كه چشم، ژرفاي آن را نمي بيند، و فكرتان توانايي جولان در آن را ندارد به كار ببريد.

تا آنجا كه بعضي گمان بردند دنيا به كام «بني اميّه» مي گردد، و همه خوبي هايش را به آنها مي بخشد، و آنها را از سرچشمه خود سيراب مي سازد، و شمشيرشان از سر اين امّت كنار نخواهد رفت؛ كساني كه چنين مي پندارند در اشتباهند، چه اينكه سهم آنان جرعه اي از زندگي لذّت بخش، بيش نيست مدّتي آن را مي مكند سپس همه را بيرون مي اندازند!3

 

روي كارآمدن بني اميّه و تغيير فرهنگ اسلامي مانند پوستين وارونه :

در بخشي از خطبة 108، حضرت علي (ع) از بني اميّه و پيروانشان سخن مي گويد كه عبادت كنندگان بي تقوا و بيداران خواب رفته اند و نيز تباهكاري هاي مردم آخر الزّمان را كه از مسلماني جز ته مانده اي در ته ديگ و
دانه اي خرد در ته جوال بهره اي ندارند، بازگو مي نمايد. زمانه اي كه مردمانش متلَبِّس به لباس اسلام هستند امّا كردارشان برخلاف دستور اسلام. مولا علي (ع) چنين به شِكوه مي آيد :

  آن گاه كه بر شما چيره شوند، جز تعداد كمي از شما همچون ته مانده ديگ، باقي نخواهد ماند و يا همانند بقايايي كه از خوردن غذا در اطراف ظرف چسبيده است. همچون پوستهاي چرمي شما را به هم پيچيده و تحت فشار قرار مي دهند، و همچون خرمن شما را مي كوبند!، همچون پرنده اي كه دانه هاي درشت را از لاغر جدا
مي كند اين گمراهان، مؤمنان را از بين شما جدا مي سازند (و نابود مي كنند).

آخر اين روش هاي گمراه كننده شما را به كجا مي كشد؟ تاريكي ها و ظلمت ها تا كي شما را متحيّر
مي سازد؟ دروغ پردازي ها تا كي شما را مي فريبد؟ از كجا در شما نفوذ مي كنند و چگونه شما را اغفال مي نمايند؟

براي هر سرآمدي نوشته اي است، و براي هر غيبتي بازگشتي؛ به سخن مرد خدا و ربّاني خويش گوش فرا دهيد! دلهاي خود را در پيشگاه او حاضر سازيد و هنگامي كه (به خاطر احساس خطر) فرياد مي كشيد بيدار شويد! فرماندة شما صادقانه سخن مي گويد، افكار خود را جمع و محتويات ذهن خويش را (براي نجات شما آماده ساخته است) حقايق را براي شما به خوبي شكافته همانند مهره هايي كه براي شناسايي درونشان، آنها را مي شكافد و حقيقت را از باطل همچون شيرة درختي كه از بدنه آن جدا مي كنند براي شما جدا ساخته است.

در اين هنگام است كه باطل موضع گرفته و جهالت بر مركبهاي خويش سوار گرديده «طاغوت» عظمت يافته، و داعيان حق به كمّي گراييده اند، روزگار بسان درندة خطرناكي حمله ور شده، و پس از مدّتها سكوت؛ باطل ناله سر داده، مردم در شكستن قوانين خدا دست به دست هم دادنده اند و در فاصله گرفتن از دين متّحد شده اند، براي دروغ گفتن پيمان دوستي بسته، در راستي دشمني ورزيده اند، در اين هنگام فرزندان به جاي دوستي با پدران دشمني مي كنند و باران، گرمي مي افزايد ـ مردم از آن بهره نبرده و زيان مي بينند ـ؛ لئيمان همه جا را پر
مي كنند؛ و نيكان بزرگوار كمياب مي شوند مردم آن زمان همچون گرگان و رؤساي آنها درّندگان، طبقه متوسط طعمه، و مستمندان، مردگان خواهند بود، راستي از بين آنان رخت برمي بندد، و دروغ فراوان مي شود، با زبان اظهار دوستي مي كنند و با دل دشمني؛ مردم به گناه افتخار مي كنند، و از پاكدامني در شگفتي فرو مي روند، و اسلام را همچون پوستيني وارونه مي پوشند!.4

 

تجديد احكام جاهليّت و گسيختن رشتة فرهنگ اسلامي :

حضرت علي (ع) در بخشي از خطبه قاصِعَه كه طولاني ترين خطبه هاي اوست و وجه تسمية آن سرزنش و خوار نمودن شيطان است، انسانها را به واسطه ي ناداني و عَصَبيّت و گردن كشي به رخنه نمودن در حصار خدا مذمّت مي كند. آن انسانهايي كه به اسلام علاقه و ارتباطي ندارند مگر به نام. حضرت چنين مي فرمايد :

هان! به هوش باشيد كه دست از ريسمان اطاعت برگرفته ايد، و با تجديد رسوم جاهليّت دژ محكم الهي را درهم شكسته ايد؛ خداوند بر اين امّت منّت گذارده ... و پيوند الفت و اتّحاد را بين آنان ايجاد نموده است كه در سايه آن زندگي كنند و به كنف حمايت آن پناهنده شوند؛ اين نعمتي است كه احدي نمي تواند بهايي برايش تعيين كند زيرا از هر بهايي گرانقدرتر و از هر چيز پرارزشي، باارزش تر است.

آگاه باشيد! كه پس از هجرت، همچون اعراب باديه نشين شده ايد، و بعد از اخوّت و برادري و اتّحاد و الفت به احزاب مختلف تقسيم گشته ايد، از «اسلام» به نام آن اكتفا كرده ايد و از «ايمان» جز تصور و ترسيمي از آن چيزي نمي شناسيد.

مي گوييد «النّار ولاالعار» آتش دوزخ آري امّا ننگ نه!، گويا مي خواهيد (با اين شعارتان) با هتك حريم الهي و نقض پيماني كه خداوند آن را مرز قانون خويش در زمين و موجب امنيّت مخلوقش قرار داده، اسلام را وارونه سازيد.

شما اگر به جز اسلام پناهي بگزينيد كافران با شما سخت نبرد خواهند كرد و در اين موقع (كه به اسلام تكيه نكرده ايد) نه جبرئيل؛‌ نه ميكائيل، نه مهاجر و نه انصار وجود دارد كه شما را ياري كنند (زيرا اينان در پرتو اسلام به كمك شما برمي خيزند) و راهي جز زد و خورد با شمشير نخواهيد داشت تا اينكه خداوند بين شما حكم نمايد.

مثلهاي (قرآن) در مورد عذاب و كيفرهاي خداوند و سرگذشت كساني كه مورد خشم او قرار گرفتند در اختيار شما است. بنابراين در رفع تهديدهاي الهي به خاطر جهالت يا سستي در برابر خشم او و يا اطمينان به عدم فرو فرستادن عذابش كندي مورزيد.

خداوند مردم قرون پيشين را از رحمت خود دور نساخت جز به خاطر اينكه امر به معروف و نهي از منكر را ترك كردند. خداوند افراد سفيه را به خاطر گناه و افراد عاقل و دانا را به خاطر ترك نهي از منكر از رحمت خود به دور داشت.

به هوش باشيد! شما قيد و بند اسلام را قطع، حدود آن را معطّل و احكام آن را به دست نابودي سپرده ايد، بدانيد! خداوند مرا به نبرد با سركشان، پيمان شكنان و كساني كه فساد را بر روي زمين به راه مي اندازند فرمان داده است.5

 

دورة آخر زمان دوران واژگوني فرهنگ اسلامي :

حضرت علي (ع) در بخشي از خطبة 103، از دوره اي ياد مي كند كه از اسلام جز اسم و از قرآن جز درس و از ايمان جز رسم باقي نماند و از دگرگوني ارزش هاي اسلامي به فرياد مي آيد و مي فرمايد :

و آن زماني است كه از فتنه نجات نمي يابد مگر مؤمناني كه بي نام و نشانند، اگر در حضور باشند شناخته نشوند و اگر غائب گردند كسي سراغ آنها را نمي گيرد، آنها براي سيركنندگان در شب ظلماني جامعه ها، چراغ هاي هدايت و نشانه هاي روشنند نه مفسده جو هستند و نه فتنه انگيز؛ نه در پي اشاعه (فحشايند) و نه مردمي سفيه و لغو گو! اينانند كه خداوند درهاي رحمتش را به سويشان باز مي كند؛ و سختي ها و مشكلات را از آن برطرف
مي سازد.

اي مردم! به زودي زماني مي رسد كه اسلام همچون ظرفي كه واژگون شود و آنچه در آن است بريزد واژگون گردد (و مردم حقايق آن را به كلّي فراموش كنند).6

 

نتيجه :

اگر هشدارهاي قرآن كريم و مبارزه هاي حضرت علي (ع) و اهل بيت نبود، امروز در دنيا از اسلام فقط اسمي و از قرآن تنها قرائتي كه لقلقة زبان باشد و از سنّت جز رسمي ظاهر باقي نمي ماند. محتويات ظرف اسلام واژگون و فرهنگ فرهيختة آن فاني مي گشت. براي هر مؤمن متعهّد مشخّص است كه امروز در دنيا دو تفكّر اسلامي وجود دارد. يكي اسلام ناب محمّدي (ص) است كه از فيض رهنمودهاي قرآن و نهج البلاغه و ساير كتابهايي كه ميراث گرانبهايي در راستاي هدايت بشري اند، اركان اسلام را استوار نگاه داشته اند و ديگر به قول امام خميني (ره) اسلام آمريكايي خلفا و وهّابي و نان به نرخ روز خور.

هشدارهاي حضرت علي (ع) امروزه بر همة ما روشن و مبرهن است. هنگامي كه حضرت از اسلامي كه مانند پوستين وارونه اي خواهد شد، سخن به ميان مي آورد، در عصر حاضر ناظر اين چنين اسلامي هستيم. اسلامي كه در خيابانها و كوچه هاي مكّه با دستهاي جنايت كار آمريكا و مزدوران و دست نشانده هاي وهّابي او عرض اندام
مي كند و شيعيان را به گناه برائت از مشركين با سلاحهاي سردمدارانشان به خاك و خون مي كشاند. حضرت
علي (ع) از اسلام اشرافيّت، اسلام ابوسفياني، اسلام روحاني نمايان متملّق و مقدّس نماهاي لايَشعر ـ خونين دل و خار در چشم و استخوان در گلو ـ شِكوه مي كند. حضرت علي (ع) از فرهنگهاي نافرهنگ منحط كه با فريب و فتنه در پي ترويج اسلامي هستند كه سرسپرده صاحبان سرمايه و ستم گر است و اسارت و سازش كاري با سودجويان فرصت طلب را به جان و دل مي خرد، هشدار مي دهد. نهج البلاغه مشحون از توصيه هاي حضرت علي (ع) در گسترش فرهنگ اسلام حقيقي، سنّت پيامبر (ص) و عترت اوست كه معراج عروج به كمالات عالية انساني است.  

 

     من ا... التّوفیق

        زهرا خلفی ـ عضو هیأت علمی

                                                                                     دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول

پانوشت ها

1-     المعجم المفهرس، نهج البلاغه، صص 184، 185

2-     همان كتاب، صص 62، 68

3-     همان كتاب، صص 37، 38

4-     همان كتاب، ص 54

5-     همان كتاب، صص 117، 118

6-     همان كتاب، ص 51

 

 

منبع و مأخذ

المعجم المفهرس، نهج البلاغه، كاظم محمّدي، محمّد دشتي، نشر امام علي (ع)، قم، چاپ چهارم، آذر 74


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







:: موضوعات مرتبط: مقالات ، شناخت توسعة فرهنگي از نگاه امام علي (ع) در نهج البلاغ، ،
:: برچسب‌ها: شناخت توسعة فرهنگي از نگاه امام علي (ع) در نهج البلاغه,

نوشته شده توسط زهرا خلفی در یک شنبه 15 شهريور 1394


:: پنجمین کتاب منتشر شده از اینجانب:
:: زن در قرآن (انگلیسی)
:: بررسی و نقد ترجمه های منظوم قرآن به فارسی
:: قرآن، سیره نبوی، ائمّه اطهار و بزرگان دین در حمایت، ترویج و ترغیب
:: قرآن، سیره نبوی، ائمّه اطهار و بزرگان دین در حمایت، ترویج و ترغیب
:: ویژگی های بارز شهید ثالث
:: زن ، حقوق و جايگاه اجتماعي آن در اسلام
:: « انسجام اسلامي وعدم پذيرش سلطة بيگانگان »
:: کارکرد معارف قرآنی در امثال و حکم ایرانی
:: مهدويّت در قرآن ، احاديث و ادعيّه
:: عدالت و ارزشهای انسانی در عصر جهانی شدن
:: همسر آزاري و خشونت خانواده
:: نهضت پاسخ گويي از ديدگاه قرآن
:: پيشگامان و مناديان وحدت در جهان اسلام ، سيّد جمال‌الدّين اسدآبادي
:: سیمای پیامبر ( ص ) در کلّیّات سعدی شیرازی
:: رباعیات
:: نماز از نظر قرآن، پیامبر (ص) و ائمّه اطهار (ع)





به وبلاگ من خوش آمدید




:: ارديبهشت 1403;
:: تير 1402;
:: خرداد 1396;
:: مهر 1394;
:: شهريور 1394;

آبر برچسب ها

دانشگاه , زهرا خلفی , الگو , رفتار , پیامبر , قرآن , دشمن , شناسایی , سیره معصومین , اسلام , دشمنان ایران , رهبر , دانلود , دانلودکتاب , دانلودمقاله ,

صفحه نخست | ايميل ما | آرشیو مطالب | لينك آر اس اس | عناوین مطالب وبلاگ |پروفایل مدیر وبلاگ | طراح قالب

Powered By LOXBLOG.COM Copyright © 2009 by zahrakhalafi